حد ضرر در بورس چیست؟

استراتژی حدضرر / چطور کمتر زیان کنیم؟
خیلی از معاملهگران در بازار حتی با داشتن تحلیلهای خوب هم نتوانستهاند سود خوبی بگیرند. بهراستی چرا اینگونه است؟ تعریف درست از حدضرر کدام است؟ مفهوم ریسک در حدضرر چیست و سود منفی و ضرر در معاملات چه فرقی دارد؟ نکات مهم درباره حدضرر کدامند؟ اگر میخواهید جواب تمام این سوالات را بدانید و عملکرد خود را در معاملات بازارهای مالی افزایش دهید، تا آخر این مقاله با من همراه باشید.
چرا ضرر میکنیم؟
نوسانات قیمت در بازار سهام ممکن است هم به نفع ما باشد و هم به ضرر ما. یکی از راههایی که میتوانیم سود بیشتری در بازار بکنیم این است که فقط در صعودهای بازار شریک باشیم و ضررهای بازار روی ما تاثیرگذار نباشد.
اما این امر شاید فقط روی کاغذ عملی باشد و در واقعیت ممکن نیست. وقتی وارد بازارهای مالی میشوید، ریسک ضررهای بازار را هم بههمراه سود آن پذیرفتهاید. هیچکسی در دنیا نمیتواند ادعا کند که من در بازار ضرر نکردهام. یادتان باشد تنها کسی ضرر نکرده که هنوز وارد بازار نشده است. به همین منظور مقدار ضرر در معاملات را با ابزاری به نام حدضرر کنترل میکنند و بهعنوان مثال میگویند که در معاملات خود حدضرر را رعایت کنید و به آن پایبند باشید.
تعریف حدضرر
همه کسانی که وارد بازارهای مالی شدهاند، مشکلی در زمان خرید سهم ندارند. اما تشخیص قیمت و زمان فروش، همواره مسئله چالشیتری برای معاملهگران بوده است.
اگر قیمت سهم بعد از خرید، بر خلاف انتظار ما شروع به کاهش کرد، یعنی اینکه ما در تحلیل و محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شدهایم.
در این وضعیت اگر مقدار حرکت خلاف جهت معامله ما بیش از حد انتظار باشد، میگوییم که به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله با حدضرر خارج شویم. این تعریفی عمومی و جامع از حدضرر است.
مقدار حدضرر چقدر است؟
در حقیقت هیچ فرمول ثابتی برای مقدار حدضرر وجود ندارد. درواقع حدضرر یک عامل نسبی و وابسته به زمان است که مستقیما با استراتژی معاملاتی یک معاملهگر ارتباط دارد.
برای اینکه این مسئله را بهتر درک کنیم، باید کمی موشکافانهتر به قضیه نگاه کنیم. حتما این سوال را شنیدهاید که فرق بین اصلاح و ریزش چیست؟
من سهمی را میخرم و بعد از مدتی متوجه میشوم که قیمت برخلاف جهت تحلیل من حرکت میکند و حدضرر معامله را فعال میکند. در اینجا و طبق تعریف عمومی حدضرر، من به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر سهم را میفروشم. اما در عین ناباوری میبینم که قیمت بعد از حدضرر من شروع به افزایش کرده و حتی سقفهای قبلی راهم شکسته است.
درواقع بین زمانهای مختلف در نمودارها یک رابطه کلی وجود دارد. بهعنوان مثال ریزش قیمت سهم در تایم پنج دقیقه، تنها یک اصلاح در تایم 30 دقیقه محسوب میشود. و ریزش در تایم یکساعته هم تنها یک اصلاح در تایم روزانه است. همینطور ریزش قیمت در تایم روزانه هم میتواند تنها یک اصلاح در تایم ماهانه باشد. بهاین ترتیب میتوانیم به تایمهای بالاتر هم مراجعه کنیم و میفهمیم که ریزش و اصلاح یک عامل وابسته به زمان است.
در مورد حدضرر هم دقیقا این نکته صدق میکند و برای همین حدضرر من در معاملهای، نقطه خرید معاملهگر دیگری است. این نکتهای است که معمولا کسی به آن توجه نمیکند.
برای همین منظور وقتی قیمتهای بازار سهام آمریکا در حال ریزش سنگین هم باشد، درحالیکه همه درحال فرار و پیدا کردن راهی برای فروش سهم در قیمتهای بالاتر هستند، سرمایهگذاری همچون «وارن بافت» اعلام میکند که این بهترین فرصت حد ضرر در بورس چیست؟ برای خرید است.
فرق دیدگاه (استراتژی) معاملهگران اینجا است که خودش را نشان میدهد و باعث میشود که وارن بافت، سی سال سهامدار کوکاکولا باشد. سوال مهم این است که شما سهم را برای چه مدت خریداری میکنید؟ 5 سال، 10 سال، یا 20 سال؟
هرچه دیدتان بلندمدتتر باشد نگاهتان به بازار هم عوض خواهد شد. برای همین منظور میگوییم که حدضرر هم یک مولفه نسبی وابسته به زمان است. یعنی وقتی من دیدگاهم برای 20 سال آینده سهم درنظر گرفته شده، پس نباید با کوچکترین منفی در بازار دچار استرس شوم. زیرا مدیریت سرمایه من برای قیمتهای امسال و یا سال آینده نیست، پس حدضرر من هم باتوجه به نوع استراتژی بلندمدتی که دارم باید درنظر گرفته شود.
حدضرر واقعی و حدضرر احساسی
بهطور کلی میتوان گفت که ضرر از ذهن ما سرچشمه میگیرد و بعد روی روان و احساسات ما تاثیر میگذارد که درنهایت باعث تصمیمگیریهای هیجانی و غیرهیجانی در معاملات ما میشود.
وقتی ما سهمی را میخریم، از لحظهای که قیمت سهم کمتر از قیمت خرید ما میشود، هورمونهای استرس بیشتری در بدن ما شکل میگیرد. در اصل این همان شروع حدضرر احساسی است. قیمت تا کجا پایین میآید؟ این یک اصلاح موقت است یا یک نزول؟ اینها همه سوالاتی هستند که در زمان حدضرر احساسی بهسراغ ما میآیند.
از آنجایی که احساسات ما یک حدی دارد و بیشتر از آن حد ممکن است که کنترلشان از دست ما خارج شود، ما حدضرر واقعی را تعریف میکنیم. درواقع حدضرر واقعی برابر است با نهایت آستانه فشار حدضرر احساسی. بهعبارت سادهتر ما تا کجا ضرر را میتوانیم تحمل کنیم.
حدضرر واقعی وارن بافت
وارن بافت در یازده سالگی، سه سهام ممتاز خدمات شهری را به قیمت هر سهم ۳۸ دلار برای خود و خواهر کوچکترش دوریس خریداری کرد.
کمی بعد از خرید سهام، ارزش آن به زیر ۲۷ دلار رسید. وارن با اینکه ترسیده بود، سهام خود را آنقدر نگه داشت تا ارزش آن به ۴۰ دلار رسید و او بلافاصله سهام خود را حد ضرر در بورس چیست؟ فروخت.
در تمام این مدت، حدضرر احساسی وارن بافت فعال شده بود تا جاییکه دیگر تحمل فشار احساسات وارده را نداشت. در همین حال، حدضرر احساسی او به حدضرر واقعی تبدیل شد و باعث شد تا تصمیم خروج بگیرد.
اما جالب است بدانید که وارن بافت هم گاهی اشتباه میکند. زیرا کمی بعد، ارزش سهام خدمات شهری تا ۲۰۰ دلار بالا رفت. این تجربه یکی از درسهای اساسی سرمایهگذاری را به او یاد داد که صبر دربازارهای مالی یک موهبت است.
حد ضرر در بورس یا استاپ لاس چیست؟ چگونه حدضرر را تعیین کنیم
برای اینکه در بازار های مالی بتونیم موفق عمل کنیم ، مهمترین نکته اینه که وقتی سهم شرکتی رو بر اساس هر نوع تحلیلی میخریم
در همون ابتذای کار مشخص کنیم که انتظار ما از سود دهی سهم چقدره !؟ و اگه بر خلاف تحلیل ما قیمت سهم افت کرد تا کجا به تحلیل خودمون پایبند بمونیم
ممکنه ما سهمی رو در قیمت بالایی خریداری کنیم و شاهد افت قیمتش باشیم
رعایت حد ضرر باعث میشه که بات کاهش قیمت سهم ، سرمایه ما از مقدار مشخصی کمتر نشه
و به راحتی با فروش سهم با ضرر اندک و مشخص میتونیم سرمایه رو در سهم دیگری وارد و سود کنیم
عده ای از افراد هستند که حد ضرر رو جدی نمیگیرند و به بهانه اینکه سهم من مدت زیادی قفل در صف فروش بوده
دید خودشون رو از کوتاه مدت به بلند مدت تغییر میدن
جمله معروفی هست که این افراد اکثرا میگن : نگه اش میدارم تا ببینم چی میشه
خارج شدن از سهمی که 40% از سرمایه شما رو نابود کرده بهتر از موندن در اونه و مشاهده رسیدن ضرر به 70% هستش
حتی در بدترین روزهای بورس ایران که نقد شوندگی بسیار کم میشه هم فرصت های خروج بلاخره فراهم میشه
علت تاکید بر رعایت حد ضرر بسیار ساده اس
اگه ما سهمی رو با 10% ضرر نگه داریم ، 11% رشد قیمت میتونه جبرانش کنه
اگه 30% ضرر رو تحمل کنیم ، باید منتظر رشد بیش از 40% باشیم تا سر به سر بشیم
هر چقدر که میزان ضرر بیشتر بشه ، درصد سود بالاتری برای جبرانش نیاز هست و در بازار های ریزشی یا حتی رنج رشد قیمت سهم به راحتی و سریع انجام نمیشه
پس اگه سهمی رو تا 80% ضرر نگه داری کردید باید اطلاع داشته باشید که قیمت سهم باید 5 برابر بشه تا شما ضرری نکرده باشی
و همچین چیزی ممکنه چند سال طول بکشه
در تمام این مدت شما میتونستید با سرمایه گذاری در سهام دیگه یا دیگر بازار های مالی حد ضرر در بورس چیست؟ ، ضرر خودتون رو جبران کنید
تعیین حد سود و ضرر ، و رعایت آنها حتی از دقت تحلیل هم مهمتره
لطفا مراقب دارایی های خودتون باشید
حد سود و ضرر در بازار بورس چیست؟
هر معامله در بازارهای مالی شروع و پایانی دارد. برای برخی معاملهگران نقاط شروع و پایان را بازار تعیین میکند یعنی این معامله گران بدون داشتن طرح و استراتژی مشخص وارد معاملاتی میشوند که کنترلی روی آن ندارند. این دسته از معامله گران دیر یا زود شکست میخورند و متحمل ضررهای فراوانی میشوند. اما برخی معاملهگران با طرح و استراتژی مشخص وارد معامله میشوند.
فرض اساسی در بازارهای مالی این است که رفتار قیمت داراییهای مختلف تصادفی است. وقتی حرف از تصادفی بودن میزنیم یعنی هیچ قطعیتی در کار نیست و هر حالتی ممکن است رخ دهد. در این فضا، کار کردن با احتمالات مناسب ترین کار میباشد. احتمال رخ دادن برخی رفتارهای قیمتی از برخی دیگر بیشتر است. ما به عنوان معامله گر باید وقایع با درصد احتمال رخ داد بیشتر را شناسایی کنیم و بر اساس آن سناریوهای مختلف را حد ضرر در بورس چیست؟ تدوین کنیم. وقتی سناریوها مشخص شد میتوان وارد معامله شد.
یکی از مهمترین اصول معاملهگری، داشتن استراتژی در انجام معاملات است. درست است که رفتار بازارهای مالی تصادفی است ولی استراتژی معاملهگر قطعی است و از قبل مشخص است. با داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و مدیریت سرمایه میتوان به سوددهی پایدار رسید.
تدوین استراتژی، بخشهای مختلفی مانند روش انتخاب سهم، روش ورود به معامله، روش خروج از معامله و مدیریت سرمایه، دارد. تعیین حد سود و ضرر به بخش روش خروج از معامله و مدیریت سرمایه ارتباط دارد. وقتی با توجه به استراتژی معاملهگر وارد معامله میشود باید ناحیه ای که قیمت به آن برسد سهم را میفروشد مشخص نماید. با توجه به تعریف برای هر معامله دو ناحیه قیمت باید مشخص شود. یک ناحیه برای حالتی است که معامله در سود است و معاملهگر میخواهد سود را حفظ کند. به این ناحیه حد سود گفته میشود. یک ناحیه هم برای حالتی است که معامله در ضرر است و معاملهگر میخواهد جلوی ضرر بیشتر را بگیرد. به این ناحیه حد ضرر گفته میشود.
مزایای داشتن حد سود و ضرر
همانطور که در بخش قبل عنوان شد قیمت سهام و یا سایر داراییها رفتاری تصادفی دارند. لذا پیشبینی دقیق قیمت و تعصب داشتن روی پیشبینی انجام شده کاری اشتباه و گاها خطرناک است که میتواند بخش قابل توجهی از سرمایه معاملهگران را در معرض ریسک از دست رفتن قرار دهد. برای جلوگیری از در معرض خطر قرار گرفتن دارایی معاملهگران و همچنین بهرهمندی از تشخیص درست روند قیمت، داشتن حد سود و ضرر امری ضروری است. بسیاری از معاملات سودده اگر به موقع بسته نشوند، سودها از بین میرود و معامله به ضرر مینشیند. همچنین ممکن است اگر در سطحی مشخص شده از قبل جلوی ضرر گرفته نشود، بخش بزرگی از سرمایه از بین برود. شکل زیر نمودار قیمت سهمی حد ضرر در بورس چیست؟ را نشان میدهد که معاملهگر در نقطه یک وارد معامله شده است و سهم را خریداری نموده است و اگر در نقطه دو که نزدیک به مقاومت است از سهم خارج میشد، سودی معادل 40 درصد کسب میکرد. اگر از خط میانگین متحرک برای خروج از سهم استفاده میکرد سودی معادل حدودا 20 درصد کسب مینمود. اما اگر سهام خریداری شده را نفروشد و حد ضرری در نزدیکی نقطه 3 داشته باشد با ضرری حدود 10 درصد از معامله خارج میشود. اما اگر حد ضرری برای معامله در نظر نگیرد معامله این معامله اگر در حال حاضر در ضرری حد ضرر در بورس چیست؟ حدود 50 درصد است. یعنی نصف سرمایه خود را در این معامله از دست داده است.
انواع حد سود و ضرر
حد سود و ضرر میتواند دو حالت زیر را داشته باشد:
- حد سود و ضرر استاتیک
- حد سود و ضرر دینامیک
در حالت استاتیک ناحیه حد سود و ضرر از ابتدا مشخص میشود و در هنگامی که معامله باز است حد سود و ضرر تغییر نمیکند. معمولا حد سود و ضرر در نواحی نزدیک حمایت و مقاومت قرار داده میشود.
در حالت دینامیک ناحیه حد سود و ضرر میتواند با توجه به رفتار قیمت تغییر کند. مثال های متنوعی از این حالت وجود دارد اما معروف ترین آنها استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال است. به طور مثال ممکن است حد سود و یا ضرر یک معامله با میانگین متحرک تعیین شود. قطع کردن خط میانگین متحرک توسط قیمت ملاکی برای خروج از معامله است.
روشهای تعیین حد سود و ضرر
تعیین حد سود و ضرر به نوع استراتژی و میزان ریسک پذیری افراد بستگی دارد و معمولا با توجه به ابزارهای تکنیکال تعیین میشود. در مقالات قبلی راجعبه ابزارهای تحلیل تکنیکال بحث شد. به منظور مرور و تسلط، به مقالات قبلی مراجعه کنید. لینک مقالات مربوط به ابزارهای تحلیل تکنیکال در قسمت زیر آورده شده است.
ابزارهایی که برای تعیین حد سود و ضرر استفاده میشوند به شرح زیر است:
- اندیکاتورها مانند میانگین متحرک، باند بولینگر و .
- فیبوناچی گسترشی و بازگشتی
- خطوط روند
- الگوهای قیمتی
- سطوح حمایت و مقاومت
- روشهای مبتنی بر تابلوخوانی
- روشهای ترکیبی
مورد 1: رسیدن اندیکاتورها و اسیلاتورها به مقادیر مشخص و یا قطع کردن خطوط اندیکاتور توسط قیمت، نواحی حدسود و ضرر را تعیین میکند.
مورد 2: با توجه به ماهیت ابزار فیبوناچی، میتوان با استفاده از آن سطوح حمایت و مقاومتی مشخص کرد که نواحی حدسود و ضرر را تشکیل دهد.
مورد 3: شکستن خطوط روندی که در تحلیل کلاسیک بر نمودار قیمت رسم میشود، میتواند ملاکی برای تعیین حد سود و ضرر باشد. در واقع شکست خط روند نشانه تغییر روند حرکت قیمت میباشد و این هشداری برای خروج از سهم میباشد.
مورد 4: پیشبینی تشکیل الگوهای کلاسیک مانند سر و شانه کف دو قلو سقف دوقلو و یا حتی الگوهای هارمونیک میتواند ابزاری برای تعیین نواحی حد سود و ضرر باشد.
مورد 5: سطوح حمایت و مقاومت که در پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال کلاسیک تعیین میشود یکی از پرکاربردترین ابزارها برای تعیین نواحی حد سود و ضرر میباشد.
مورد 6: برای تعیین حد سود و ضرر به روش تابلوخوانی حجم معاملات، قدرت خریداران و فروشندگان و یا تحرکات سهامداران عمده مورد توجه قرار میگیرد. در حد ضرر در بورس چیست؟ این روش معاملهگران با توجه به معیارهای تابلوخوانی نواحی حدسود و ضرر را تشخیص میدهند.
مورد 7: در روشهای ترکیبی از چند روش برای تعیین حد سود و ضرر استفاده میشود. به طور مثال ممکن است از تابلوخوانی و الگوهای قیمتی و یا کندل شناسی برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده شود. این روش نیاز به تمرین زیاد دارد و از سایر روشها کمی سختتر است.
کلام آخر
در این مقاله حد سود و ضرر تعریف شد و مزایای استفاده از آن بیان شد. یکی از مهمترین دلیلها برای استفاده از حد سود و ضرر، کنترل ریسک معاملات میباشد. درواقع با توجه به ماهیت تصادفی حرکت قیمتها، تنها ابزاری که در دست معاملهگر است که بتواند از سودها بهره ببرد و ضررها را حد ضرر در بورس چیست؟ کاهش دهد تعیین حد سود و ضرر میباشد.تعیین میزان حجم ورود به معاملات و تعیین حدسود و ضرر بستگی به استراتژی معاملاتی و میزان ریسک پذیری معاملهگر دارد اما در حالت کلی روشهایی مبتنی بر ابزار تکنیکال و تابلوخوانی وجود دارد که در این مقاله به آنها اشاره شد.